آقا پوریا دلربای ماآقا پوریا دلربای ما، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

آقا پوریا ღ جوانـــمرد کوچــــک

*عاشقانه های من و بابااکبر*

پوریا جون ما عاشقت هستیم و تا انتهای این دنیـای پـر از تهـی هیچ کاری به جز دوست داشتنت نداریم هـیچ دلیلے بـرای تنهـا گذاشتنت نداریم و هیچ بهانه ای برای از یاد بردنت حتی برای لحظه ای نداریم بیشتر از آن که فکرش...
18 بهمن 1392

خـــــــدا .....تنها نگهدار پسرم

وقتی امیدها ته میکشد و انتظارها به سر نمی رسد وقتی طاقتمان تمام میشود و تحمل مان هیچ  آن وقت است که مطمئنیم به تو احتیاج داریم و مطمئنیم که تو فقط تویی که کمکمان میکنی آن وقت است که تو را صدا میکنیم و تو را میخوانیم آن وقت است که تو را آه میکشیم تو را گریه میکنیم و تو را نفس میکشیم وقتی تو جواب میدهی، دانه دانه اشکهایمان را پاک میکنی و یکی یکی غصه ها را از دلمان برمیداری گره تک تک بغض هایمان را باز میکنی و دل شکسته مان را بند میزنی سنگینی ها را برمیداری و جایش سبکی میگذاری و راحتی بیش...
18 بهمن 1392

*ولادت حضرت محمّد(ص) و امام جعفر صادق(ع) خجسته باد*

سلام ما بچه ها                 به روح پاک آقا   امام جعفر صادق امام شيشم ما مکتب ما شيعه ها              پيروي راه اوست   ما بچه هاي شيعه خيلي اونو داريم دوست    تولد اين امام هفدهم ربيعه   همون روزي که شادن         تموم اهل شيعه         پيامبرم تو اين روز پاشو گذاشت تو دنيا   ...
8 بهمن 1392

شروع غذای کمکی گل پســـــرم ، آقاپوریا

همه میدونند آرزوی یک مادر آشپزی کردن توی یک قابلمه کوچک و تلاش برای لقمه در دهان کودک خود گذاشتن است...از اینکه مامانم به آرزوی خودش رسیده خیلــی خوشحالم. وای خدای من اصلا باورم نمیشه اینقدر بزرگ شده ام که مامانم غذای کمکی من را شروع کرده آخه همین چند ماه پیش بود که تازه به دنیا اومده بودم و به سختی شیر میخوردم و این مسئله مامانم را خیلی نگران کرده بود.... اما حالا واسه خودم آقایی شدم و مخصوص خودم یک قابلمه و یک قاشق کوچولو دارم. چند روز پیش مامانم غذای کمکی ام را شروع کرد و برای اولین بار واسم لعاب برنج پخت چند روز بعدش غذای کمکی مخصوص من همون حریره بادام را پخت خدایی حریره بادام خوشمزه تر و دلچسب تره...
26 دی 1392

مادرانه

*برای اولین فرشته زمینی زندگیمون می نویسیم تا همیشه مطمئن باشه مامان و بابا خیلی دوسش دارن* *بهترین آهنگ زندگیمان  تپش قلب توست و قشنگ ترین روز روز شکفتنت* تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز از اسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا *ماهم ،ششمین ماهگــــــــرد زمینی شدنـت مبارک* ...
25 دی 1392

جوجـه کوچــــــــــولوی شش ماهه

                                        منه آقا پوریای ناز کوچولو شش ماهگی را تمام و تازگی ها قدم به هفت ماهگی گذاشتم در این ماه خیلی کارهای جدید و غافلگیر کننده انجام میدم خیلی دوست دارم با دستهام محیط اطراف را کشف کنم در این ماه من وارد یک دوره جدید از زندگی شده ام و اینقدر بزرگ شده ام که با قاشق غذا میخورم در ضمن از این ماه به بعد باید آشپز مخصوص یعنی مامانم غذای مخصوص من را بپزد.   *شیرین کار ی ها من* تازگی ها مثل یک شاهزاده به سینه مامانم و بابااکبرم تکیه میدم و به دنیا نگاه میکنم ...
24 دی 1392

گل همیشه خنـــــــدان من.......... پوریا

*شکفتن هیچ گلی به زیبایی لبخـند تو نیست                                              پس بخـند تا گلها از شرم در غنچه بمانند* گل من ، من دنیای خود را با خنـــده های تو ساخته ام  . . . ...
13 دی 1392

*بخوان دعای فرج را.....

*باید وسط هفته بیایی آقا دیریست که جمعه های ما تعطیل است* *دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد بخوان دعای فرج را و نا امید مباش بهشت پاک اجابت هزار در دارد بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است خدای را، شب یلدای غم سحر دارد بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال مسافر دل ما، نیت سفر دارد بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا ز پشت پرده ی غیبت به ما نظر دارد بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا حجاب غیبت از آن روی ماه بر دارد* ...
13 دی 1392