آقا پوریا دلربای ماآقا پوریا دلربای ما، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره

آقا پوریا ღ جوانـــمرد کوچــــک

جوجـه کوچــــــــــولوی هشت ماهه

شیرین کاری های من به میوه پوست گرفته شده علاقه بیشتری دارم و به خوبی تشخیص میدم و با پوسته را دوست ندارم. هر موقع باهام بای بای میکنند من هم باهاشون همکاری میکنم و بای بای میکنم. به خوبی تاب تاب عباسی میکنم. موقعی که بابا اکبرم آواز میخونه منم با تمام قدرت آوازش را کامل میکنم و باهاش میخونم. موقعی که از غذایی سیر شده باشم محکم میزنم زیر قاشق. اصلا دوست ندارم مامانم از پیشم بره و اگه دو قدم ازم دور شد گریه میکنم. هر موقع مامان یا بابایی بگن پوریا بیا بغلم سریع  میخوام برم بغلشون. از اسباب بازی های تکراری اصلا خوشم نمیاد و نسبت به وسایل جدید عک...
11 فروردين 1393

کوتاه شدن موهای پوریاکوچولو

امروزصبح به همراه بابایی و مامانی رفتیم پیرایش کودک و موهام را کوتاه کردم خدائیش خیلی موهام نامرتب و بلند شده بودند و همش جلوی چشمام بودند من اونجا خیلی نا آرامی میکردم و وقتی عمو آرایشگر پیش بند را برام درست میکرد منه از همه جا بی خبر فقط نگاه میکردم بعد ازاینکه شروع به کار کرد منو بگو با گریه هام کل آرایشگاه را زیر صدا گذاشته بودم ولی بعدش که خودم را توی آینه دیدم خیلی ناز شده بودم                  راستی بعد از اینکه موهام را کوتاه کردم رفتم آتلیه سایان و نمی دونید که چه عکسهای خوشکلی گرفتم        به محض اینکه آماده شدن براتون می...
2 فروردين 1393

ღ مادرانه ღ

در آغاز بهاری دوباره ، حال و هوای دلم نیز با تو مثل بهاره قلبم جز احساس عشق به تو ، هیچ احساسی در وجودش نداره طلوع میکند بهاری دیگر در فصلهای بهاری زندگی من که تمام لحظه هایم با تو بهاریست، امسال با تو  سالی پر از عشق و عاشقیست. میشکفد غنچه ای دیگر از جنس محبت و عشق در باغ زندگی مان طلوع میکند لحظه های عاشقانه در میان لحظه های زیبایمان امسال نیز  با یاد تو آغاز میکنیم بهار عشق را به عشقت آغاز میکنیم سالی سرشار از عشق و محبت را تو که دلت همیشه بهاریست عشقت مثل رودی آرام در قلبم جاریست رودی که همیشه پر آب است ، قلب تو مثل آب پاک و زلال است همیشه س...
1 فروردين 1393

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

*اینم عکسهای سفر من به مشهد مقدس* *اینجا در قطار نشستم و داریم میریم مشهد* *اینم منم آماده شدم که برم پابوس امام رضا* *اینجا در رواق دارالحجه نشستم* *اینجا در صحن انقلاب هستم*   *اینجا از طرف آشپزخانه امام رضا دعوت شده بودیم* *اینجا لحظه آخری بود که پیش امام رضا بودم *   ...
29 اسفند 1392

صدای پای بهار

  بازم بهار می خواد بیاد مهمون خونه ها بشه می خواد یه کاری بکنه لبها به خنده وا بشه پروانه ها رو میاره پر بزنن تو باغچه ها صورت گل را ببوسن حرف بزنن با باغچه ها   آدمها رو وا می داره خونه تکونی بکنن بلبلا ر ووا می داره تا نغمه خونی بکنن   به ابر می گه بازم ببار به روی هر شهر و دیار بازم شکوفا می کنه گلها رو توی سبزه زار   بهار میاد با یک سبد پر از گلای رنگارنگ روی لبات جا می ذاره یه خنده ناز و قشنگ   ...
27 اسفند 1392

سفر به مشهد

  سلام دوستان گلم من حدود دو سه روز دیگه یعنی دوشنبه بعداظهر به همراه مامانم و بابا اکبر و مامان جون و آقاجون و عمه بهجت و اشرف میخوایم بریم مشهد اونجا نائب زیاره همتون هستم امیدوارم که امام رضا همتون را به زودی بطلبه ...
10 اسفند 1392

ღ عشــــــــق یعنی پوریا ღ

  امروز روز سپاس گذاری از خداوند است زیرا که عشق را آفرید تا یادمان باشد کسی هست برای عاشق بودن تا با تمام وجود به او بگوییم عشق من روزت مبارک    امروز دویست و پانزده روزه که من شدم قشنگترین و عزیزترین عشق مامان وبابایی                          اونها روز عشق را به خاطر وجود من روزی مقدس می دانند آخه با اومدن من عشق در زندگی اونها پر رنگ تر شده و رنگ و بویی خاص به خودش گرفته با وجود من تمام من ها به ما تبدیل شده و با حضور من تموم ثانیه ها به صورت ع...
27 بهمن 1392

ღ عشق مادرانه ღ

  پوریا جونم ، عشق من آرامش من تویی ، آرامش من همیشه با تو بودن است ، روز مرگ من روز بی تو بودن است هستم تا هستی ، هستم تا در کنارم هستی ، هستم تا لحظه ای که در قلبت باشم ، محال است بی تو حتی یک لحظه نیز زنده باشم ! این بود احساساتی که در قلب من بود ، تمام این کلمات عاشقانه به عشق این بود که تو در قلبمی و قلبم با هر تپش به تو میگوید که دوستت دارد فریاد میزند دوستت دارد ، باز هم میگوید دوستت دارد   ღ با تمام وجودم که به وسعت عشق مادرانه است دوستت دارم ღ *پسرم ، تبسم شیرین عشق گوشه ای از نگاه خداست ، تنها به نگاه او میس پ ارمت * اکبرم،...
27 بهمن 1392