تاج سرم امروز مامان به همراه بابایی ساعت 7شب رفتیم سونوگرافی دکترصلوتی واسه اینکه جنسیت را بفهمیم اصلا فکرش را نمیکردیم که منشی دکتر قبولمون کنه آخه نوبت ما بعدازظهر ساعت5بود ولی به خاطر اینکه بابایی دیر از سرکار اومد ساعت 7 به دکتر رسیدیم خلاصه با کلی سلام وصلوات خودمون را به مطب رسوندیم ونوبت که زدیم نفر 15 بودیم. هر لحظه دستام سردتر میشدند آخه خیلی استرس داشتم و میخواستم بفهمم هدیه خدا گل پسره یا دختر خانم خلاصه ساعت 8:30 نوبتمون شد وبه همراه بابایی رفتیم پیش دکتر این دفعه با دفعه های قبلی خیلی فرق داشت چون که هم بزرگتر شده بودی وهم همه جای بدنت به خوبی پیدابودند وقتی دکتر توی مانیتور نشونت میداد دستهات وستون فقرات...